۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه

سرآغاز

به نام خدا

در جامعه ای زندگی می کنیم که در آن به اسم دین بر مردم حکومت می شود. در مدارس، مسایل دینی به فرزندان ما آموزش داده می
شود. و البته هنوز هم با وجود کجروی هایی که روز به روز در جامعه و حکومت نسبت به اصول اسلامی، اخلاقی و انسانی بیشتر می شود، می توان جامعه ایران را جامعه ای دینی خواند. باور ها و فرهنگ ایرانی با دین آمیخته شده است، ولو اینکه لزوما منطبق بر مبانی اسلامی نباشد. به طور خلاصه، در طول سالیان و خصوصا سال های پس از انقلاب، در حوزه دینداری هم پیشرفت داشته ایم و هم پسرفت، که در این خصوص شاید بعدها صحبت کردیم.
در بسیاری از مسایل جامعه، به وضوح می بینیم که جای منتقدانی که به دور از دسته بندی ها و حب و بغض های مادی و گروهی و متعصبانه و نیز به دور از تعصب های کور دین پندارانه، و تنها بر پایه عقل سلیم و تیزبین، و نیز مبانی ناب و فراموش شده اسلامی که به اعتقاد ما همان اصول عقلی است، حوادث را تحلیل کنند خالی است.
علوم اسلامی مانند اصول استنباط و علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، مدیریت و روانشناسی و حتی علوم تجارت و مهندسی نیز می توانند در ارائه یک تصویر مناسب از وقایع و راهکار ها و راه حل ها به ما کمک کنند. معتقدیم هر حرف منطقی و درست، فارغ از گوینده آن، از غربی و شرقی و اسلامی و کمونیست و غیره باید مورد پذیرش قرار گیرد که این جز فرموده الهی نیست؛ فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه
قصد داریم اگر چه اندک، در این راه قدم برداریم. ادعای انطباق کامل مطالب این وبلاگ بر مبانی عقلی و اسلامی، خود بر خلاف عقل و انصاف است! اما امیدواریم به کمک خدای متعال روز به روز بر عقلمان افزوده شود و بتوانیم سره را از ناسره بهتر تشخیص دهیم. از انتقاد استقبال می کنیم و معتقدیم با نقادی و تضارب افکار و عقول، راه درست و صواب بهتر شناخته خواهد شد.

نقص ها از آن ماست و خوبی ها و زیبایی ها از آن خداوند متعال

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر