۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

مفهوم دشنام ندادن به دشمنان خدا

پرده اول
در علم منطق مبحثی هست به نام "مفهوم" که با معنی تحت اللفظی مفهوم (معنی، ترجمه) متفاوت است. وقتی می گوییم فلان عبارت، مفهوم دارد؛ یعنی می توان از آن یک حکم و یک عبارت کلی تر را درک کرد و فهمید. وقتی می گوییم این عبارت مفهوم ندارد، یعنی جز معنای خودش، برداشت دیگری نمی شود از آن کرد. بگذارید یک مثال بزنم:

پدری به فرزندش می گوید با تلفن صحبت نکن تا بتوانم بخوابم. آیا پذیرفتنی است که فرزند با تلفن صحبت نکند، اما مثلا با صدای بلند موسیقی گوش دهد؟ و اگر پدر اعتراضی کرد، بگوید تو گفتی تلفن صحبت نکن، در مورد موسیقی تذکری ندادی؟! قطعا خیر. چون می شود از این فرمایش پدر، درخواست یا دستور دیگری را برداشت کرد که یعنی "سر و صدا نکن"! لذا می گوییم این فرمایش پدر، مفهوم دارد. مواردی هم هست که عبارات، مفهوم ندارند. مثلا فرض کنید پدر بگوید "برایم آب بیاور". از این دستور نمی شود برداشت کرد که پدر مثلا نان هم خواسته. چنین مفهومی ندارد.

بحث مفاهیم، آثار زیادی در استنباط همه چیز و خصوصا استنباط احکام فقهی دارد. به طور خلاصه در این مورد بحث می شود که کدام آیات قرآن و کدام فرمایشات پیغمبر (ص) و ائمه معصومین (ع) دارای مفهوم می باشد تا از آن، حکم یا قاعده کلی تری را برداشت کرد. اینکه یک جمله مفهوم دارد یا نه، شرایط و نشانه های مربوط به خودش را دارد که در همانجا بحث می شود.

پرده دوم
اینها را گفتم که یک آیه قرآنی را با هم بررسی کنیم. خداوند می فرماید:
چيزهايی را که آنان به جای الله می خوانند، دشنام مدهيد که آنان نيز، بی هيچ دانشی، از روی کينه توزی به الله دشنام دهند اينچنين عمل هر قومی را در چشمشان آراسته ايم ...
وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ...
به نظر می رسد در اینجا بتوانیم مفهومی را برداشت کنیم و به حکم کلی تری دست بیابیم. اینکه کاری نکنیم که کافران در نتیجه آن، به خداوند متعال ناسزا بگویند. مثلا بت هایشان یا خودشان را استهزاء هم نکنیم. به آنها هیچ آسیبی نرسانیم. آنها را نزنیم. چه رسد به کشتن و غیره. کلا از هر کاری که باعث می شود کافران به خداوند دشنام دهند، پرهیز کنیم. اگر چنین کاری انجام دهیم، و خدای ناکرده کافری به خداوند دشنام دهد؛ علاوه بر آنکه او بابت دشنام دادن گناهکار است، ما نیز به خاطر زیر پا گذاشتن این فرمان الهی، خطاکاریم. (نکته جالب در این آیه کریمه، قید "بغیر علم" است. یعنی قرآن هم قبول دارد که افراد کافر، به خاطر درجه پایین علمشان - نادانی، کم ایمانی- است که به خداوند دشنام می دهند.)
در مورد نهی از سب دشمنان خدا، به این صفحه مراجعه کنید.

بی پرده
در روز عاشورای امسال، اهانت هایی به اعتقادات دین ما شد که بسیار زشت و ناپسند بود. بسیاری از توهین کنندگان، مسلمان یا حداقل مسلمان زاده هستند و گیرم از نظر ایمانی به درجات بالایی نرسیده اند و شناختی نسبت به اعتقادات شیعه ندارند. چه زیبا و جالب است که خداوند هم در فرآن، چنین بهانه ای را از سوی کافران به نوعی به رسمیت شناخته است، که "بغیر علم". قبول کرده است که آنها فقط از روی عصبانیت و بدون علم و آگاهی، چنین عکس العملی خواهند داشت. در دستگاه الهی، بزرگترین گناه است که خداوند فرموده که تمام گناهان را به جز کفر می بخشد (از هر که بخواهد)

در اهانت هایی که در روز عاشورا به محترمات دین خدا شد، این گونه تحریکات دوستان یا دوست نما ها را نباید نادیده گرفت. ضمن اینکه نمی گویم افرادی که توهین کردند، کافر بودند. این اتهام بزرگی است. بلکه باید گفت علم نداشتند. مورد مشابه هم که در حضور ائمه (ع) به آنها اهانت می شد، نقل است که با زبان نرم و ملاطفت آمیز با اهانت کننده صحبت می کردند تا او جذب شود نه اینکه به عداوت و دشمنی اش افزوده شود. کتاب داستان راستان، اثر شهید مطهری، از این نمونه ها بسیار دارد.

به اعتقاد من، در اهانت های روز عاشورا، باید به نقش این مسببان پرداخت. افرادی که در چندین ماه و چندین سال اخیر، آنچنان عرصه را بر مخالفان تنگ کرده اند و با بعضی حرکات خود، آنها را از کوره به در برده اند که عده ای که هیچ راه اعتراض و واکنشی را نمی یابند، مجبور به دشنام به اعتقادات می شوند. البته که دشنام آنها کار بسیار بد و ناپسندی است، اما طبق آیه شریفه، کار دوست نما ها که زمینه ساز شده اند، گناهی جداگانه است. و چه بسا گناهی بزرگتر، چرا که کافران اصولا قرآن را قبول ندارند و از آن اطاعت نمی کنند؛ با ما فرق دارند که قرآن را قبول داریم و با این حال، از دستوراتش تبعیت نمی کنیم...

گناه از هر که صادر شود ناپسند بود و از علما ناپسندتر
زیرا که علم سلاح جدالست با شیطان
چون صاحب سلاح را به اسیری برند شرمندگیش بیش بود

۲ نظر:

  1. فرمودید که: در دستگاه الهی، بزرگترین گناه است که خداوند فرموده که تمام گناهان را به جز کفر می بخشد (از هر که بخواهد)
    البته مطابق متن آیه بزرگترین گناه شرک است و نه کفر.
    نکته دوم این که شما تنها به یک جنبه قضیه پرداخته اید و آن اینکه عده ای از سر جهل به مقدسات اهانت کردند. به نظر من باید جنبه های دیگر را هم نگاه کرد. مثلا اینکه عده ای کاملا عامدانه و از سر علم اهانت کردند و از این فضا به نحو احسن سوء استفاده کردند. همچنین اقدام صداوسیما در پوشش تلویزیونی اهانت ها که خود نوعی اشاعه فحشاست و باعث عادی شدن این مساله می شود.
    بحث طولانیست و مجالی بسیار بیش از این می طلبد

    پاسخحذف
  2. حق با شماست. گرچه منظورم تفکیک بین این دو نبود، که تقریبا هم معنی هستند، بلکه این بود که خدا گفته شرک را نمی بخشد، نه دشنام دادن به خودش را و شرک از ان بالاتر است.

    پاسخحذف