۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه

تعارفات بیجا

مثلی هست که در حین کار نسبتا زیاد از آن استفاده می کنم:

می گویند ماهی فروشی در کنار مغازه اش تابلویی زده بود به این عنوان: "ماهی تازه موجود است". رندی از مغازه اش می گذشت. گفت کلمه "است" را لازم نبود بنویسی. اگر بنویسی "ماهی تازه موجود" هم، هر خواننده ای می فهمد که ماهی زنده موجود هست!
ماهی فروش، نوشته را عوض کرد. دیگری آمد و گفت کلمه "موجود" هم اضافی است. "ماهی تازه" هم مطلب را می رساند. و ماهی فروش تابلوی جدیدی زد: "ماهی تازه".
سومی آمد و گفت هر کس از اینجا رد شود، می فهمد تو ماهی می فروشی! در عوض، بر تازه بودنش تاکید کن. ماهی فروش باز هم تابلو را عوض کرد. این بار: "تازه تازه"
معمولا این را می گویم و از بچه ها می خواهم در صحبت هایشان، خصوصا در ارائه ها، اختصار را رعایت کنند، و از حرف های غیر ضرور بپرهیزند.

فرض کنید امروز روز پرستار باشد. از تیتر اصلی روزنامه ها و بخش های خبری صدا و سیما چه انتظاری داریم؟ درست است! اینکه مرتب اعلام کنند فلان مسؤول، در جمع پرستاران نمونه، گفت: "پرستاران حافظان سلامت جامعه هستند". یا در روز حمل و نقل، فلان وزیر در حال افتتاح جایی، فرمود "حمل و نقل، از مهمترین زیربناهای توسعه هر کشور است".

واقعا چرا هر ساله و در هر مناسبت، این بازی تکرار می شود؟ آیا تکرار واضحات هنر است؟ آن هم چیزهایی که در طول سالیان، همه مسؤولین از جناح های مختلف و با سلیقه های گوناگون، تنها با کمی تغییر در کلمات و ترتیب جملات عنوان کرده اند؟ بدیهیاتی که شاید یکی دو بار شنیدنشان از باب "ان الذکری تنفع المومنین" مفید می بود؛ اما دیگر حتی آن فایده را هم ندارند.

این تعارف ها و تمجید هایی که برای تقریبا هر قشر جامعه و برای هر شیء قابل تصور، بدون هیچ برنامه ای انجام می شود، چه کارکردی دارند؟ آیا حتما باید برای گرامیداشت شأن معلم، سخنرانی نمود؟ آیا نمی شود حرف نزد و با کاری کردن به حمل و نقل اهمیت داد؟ آیا اگر در مدح دانش آموزان و نقش مهمی که در ساختن کشور دارند داد سخن بدهیم، سیستم آموزشی کشور به ناگهان متحول می شود و آموزش های کسالت بار و تکراری و بر مبنای محفوظات، به یکباره جای خود را به سیستمی بر مبنای خلاقیت و فهم و تعقل می دهد؟ آیا اگر این تعارفات را کناری بگذاریم و بر مبلغ بیافزاییم، کسی ناراحت می شود؟ آیا عده ای خشمگین می شوند و شورش می کنند و خواهند گفت چرا دیگر فلان مسؤول محترم در روز زن، سخنرانی نکرد؟

گیرم این یک سنت دست و پاگیری باشد که مسؤولان نمی توانند از آن فرار کنند؛ و مجبورند در هر مراسمی، به فراخور، وقت خود و حضار را با گفتن یک سری بدیهیات متناسب تلف کنند! بسیار خب. اما آیا صدا و سیما هم مکلف است هر روز و هر بخش خبری را با چنین مطالبی پر کند؟ آیا کارشناسان خبری و دبیران و سردبیران خبر، واقعا برای چنین سخنرانی هایی، کارکرد خبری قایل اند؟ به شکلی که اگر شنونده آن را نشنود، چیزی را از دست بدهد؟ و در زندگی روزمره به مشکلی بربخورد یا از وقایع مهم دنیا عقب بماند؟

فلان مسؤول، وکیل و وزیر مثل من و مردم عادی نیست که وقتش بی ارزش باشد. لابد برای هر لحظه و ثانیه اش برنامه ریزی دارد و باید از زمان هایش خوب استفاده کند (و ضمنا وقت مردم را هم تلف نکند) و الا ضرر های سنگینی به کشور و مردم و منابع کشور وارد می شود. حال آیا صحیح و مرضی خداست که وقت، فکر و نیروی خود را اینگونه هدر بدهد؟ روز قیامت پاسخگوی این اتلاف سرمایه تواند بود؟

امیدوارم خودم طولانی نگفته باشم! ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر