۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

مردمی ترین رسانه

فهرست ایرادات صدا و سیمای جمهوری اسلامی خود کتابی می شود. تا آنجا که در حکم تمدید مدیریت آقای ضرغامی هم به آن اشاره شده است. با این همه، این رسانه همواره خود را "ملی" و "مردمی" معرفی می کند، و در مقابل، تمامی رسانه های دیگر عالم هستی را به نوعی غیر مستقل و وابسته به جایی می داند. از آنجایی که ما بخیل نیستیم، بد نمی دانم لقب "مردمی ترین رسانه دنیا" را به صدا و سیما بدهم. گذشته از وجه مزاح گونه، این عنوان یک دلیل واقعی هم دارد که عرض می کنم.

حتما گزارش های صدا و سیما را دیده اید. مثلا گزارش در باره آنفولانزای خوکی، درباره لزوم دوچرخه سواری، اهمیت مترو در حمل و نقل، ملاک های کارآمدی دولت جدید، اولویت هایی که دولت باید در نظر بگیرد، طرح هدفمند کردن یارانه ها و حتی پیش بینی تحرکات جدید گروه 1+5 در مورد فعالیت هسته ای ایران. یک چیز در همه این گزارش ها مشترک است و آن اینکه گزارشگران محترم به جای اینکه نظرات "کارشناسان" و "متخصصان" را جویا شوند، سراغ مردم می روند. مردم عادی. رهگذران، ارباب رجوع ادارات، دختران و پسرکان مدرسه ای، کسبه و خانه دار ها و خلاصه هر کسی که نظراتش کمترین نزدیکی را به نظرات مطالعه شده کارشناسان دارد. حالا دلیل این کار چیست؟ آیا کمبود وقت و راضی شدن گزارشگران و مدیرانشان به کارهای دم دستی است یا عمدی در آن است؟ آیا هیچ آموزشی برای گزارشگری وجود ندارد؟ نمی دانم!

در مقابل، رسانه های دیداری و شنیداری خارجی اغلب سراغ کارشناسان می روند. نظرات فلان دیپلمات سابق، شهردار فلان شهر، متخصص بیماری های عفونی و افرادی که می توان گفت حداقل چند نظر دیگر را هم شنیده اند، جمع بندی کرده اند و خودشان هم صاحب نظر هستند. خود گزارش گر هم معمولا یک مقدمه و موخره و جمع بندی خوبی در طول گزارش ارائه می کند، و در نهایت بیننده پس از دیدن گزارش، احساس می کند اطلاعات خوب و قابل اعتمادی دریافت کرده است.

نمی گویم همه گزارش های صدا و سیما اینگونه اند. بعضی گزارش های چندی از گزارش گران قابل استفاده هستند. خیلی تلخ است، اما از این نظر، آیا واقعا "مردمی ترین رسانه دنیا" برازنده صدا و سیمای ما نیست؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر