۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

خدایا، خرمشهر را باز هم آزاد کن

حدود 14 سال پیش بود که اول بار به خرمشهر رفتم. چیزی که آن موقع من را خیلی تحت تاثیر قرار داد، مسجد جامع خرمشهر بود. عظمت و بزرگی مسجد و مردانی که آن را مجددا آزاد کرده بودند. ظاهرا وقتی حلقه محاصره تنگ می شود، رزمندگان ایرانی قبل از عقب نشینی از مسجد، که پایگاه و محل استراحت و هماهنگی هایشان بود، عهدی می بندند که مسجد و شهر را دوباره آزاد کنند و این عهد را روی زمین مسجد و زیر فرش ها، با رنگ نوشته بودند؛ که ای خرمشهر، قسم به خون شهیدانمان، بر می گردیم و ترا آزاد خواهیم کرد.

آن موقع، فضای خرمشهر و زیبایی آن و اینکه بعد از حدود 8 سال، زندگی در این شهر جنگ زده جریان پیدا کرده مانع از این شد که خرابی های شهر به چشمم بیاید. و شاید فکر می کردم دولت در این سالها، مشغول زیر ساخت ها بوده و بعدتر نوبت روبنا می شود. پس نباید عجله کرد.

در این دو سه ماه گذشته چند باری به آبادان و خرمشهر (که در چند کیلومتری هم هستند) سفر کردم. از جنگ بیش از 20 سال گذشته؛ اما شهر همچنان جنگ زده و از آن بدتر، غم زده به نظر می رسد. خانه ها، هنوز آثار گلوله بر خود دارند. آیا برای حفظ خاطرات جنگ اینگونه اند؟ نمای اغلب خانه ها، آجر ساده است. بیکاری از در و دیوار شهر بالا می رود. دستفروشی در شهر بسیار زیاد است؛ و نشان می دهد مردم سرمایه ای ندارند که مغازه ای بگیرند و کالاهای بیشتری را در معرض فروش بگذارند. حاشیه خیابان ها، و پیاده رو ها، جدول سازی نشده است و به محض بارش باران، برکه های کوچک در هر جایی پدیدار می شود و گل و شل درست می کند.

به گفته یکی از محلی ها، بعد از حمله صدام، بسیاری از مردم خانه های خود را ترک کردند و دیگر باز نگشتند. اما اکنون آن خانه ها، ساکنان جدیدی دارند که بدون اجازه، وارد ان خانه ها شده اند. طبیعتا آنقدر هم پول ندارند که به خانه ها رسیدگی کنند، و نتیجه این شده است که خیابان هایی که قبل از جنگ، پر رونق و "بالاشهر" محسوب می شدند، الآن به حالت "حلبی آباد" در آمده اند. یکی از این خیابان ها را در آبادان دیدم؛ باور کردنی نبود.

به منزل یکی از دوستان در خرمشهر می روم. شهر لوله کشی گاز ندارد. ساعت 4 بعد از ظهر برق هم رفت، آن هم در هوایی که بدون کولر گازی کمی سخت می گذرد! مشکل آب آشامیدنی را هم لابد شنیده اید. در چند سال اخیر، منطقه آزاد اروند را در محدوده شهر آبادان و خرمشهر ایجاد کرده اند که بلکه باعث رونق سرمایه گذاری و کسب و کار شود و مردم هم به واسطه آن بهره ای ببرند. منطقه، رسما چند متولی پیدا کرده است. ناگفته پیداست که چقدر مسوولان این منطقه آزاد با مسوولان استانداری و شهرداری درگیر هستند تا بلکه بتوانند حرکتی در منطقه انجام دهند.

به نظرم می رسد که در طول این سالیان پس از جنگ، سوء مدیریت شدیدی بر این منطقه حاکم بوده است. با ماشین از پلی بر روی اروند می گذریم. همراهمان می گوید این پل به "پل خیانت" معروف است؛ چرا که ارتفاع آن یک متر کم است و باعث شده که کشتی های باری نتوانند به آن سوی دیگر پل بروند. حرف او را قبول ندارم. عادت ندارم بگویم کسی خیانت کرده است. لابد نفهمیده. نفهم بوده، اما با درجه خیلی بالا! روی اروند را که نگاه می کنی، پر است از کشتی ها و قایق های جنگی و غیر جنگی بزرگ و کوچک که در رود، غرق شده اند. همراهمان ادامه می دهد: بارها برای بیرون آوردن این کشتی ها حرکت هایی انجام شده، حتی بعضی آمده اند و گفته اند که با هزینه خودشان، کشتی را بیرون می آورند، به شرط آنکه کشتی برای خودشان بشود (تا از آهن پاره هایش استفاده کنند). اما دولت قبول نکرده؛ لیکن پول بیرون آوردن کشتی را هم ندارد که بدهد. باز هم قبول نمی کنم که خیانت باشد. می گویم تنگ نظری آن مدیر دولتی است که نمی خواهد کسی کاری انجام دهد مبادا پولی گیرش بیاید!

نه فقط در دولت مهرورز، بلکه همچنین در طول سالیان پس از جنگ، و در دولت های اصلاحات و سازندگی هم، این منطقه زرخیز اسیر بی تدبیری و بی درایتی بوده است. نگاهی که به این منطقه های مرزی در بین مسوولان رایج بوده است، این که توسعه این مناطق، خطر دارد؛ چرا که مستعد پیوستن به کشور های همسایه و همزبان خودشان هستند! این دلیلی مهم است بر توسعه نیافتگی خرمشهر و آبادان، سیستان و بلوچستان، ترکمن صحرا، آذربایجان، کردستان و همین می شود که اغلب صنایع مهم ما، پالایشگاه های ما، خودروساز ها، نیروگاه های اتمی، ذوب آهن ها و فولاد ها در اراک و اصفهان و یزد و تهران و نطنز و قم و کاشان (مناطق مرکزی فلات ایران) واقع هستند. یک کارخانه در ارومیه نام ببرید! در سیستان و بلوچستان! در سنندج! نمی توانید! به اعتقاد من همین نگاه باعث شده که خرمشهر و آبادان هم به مانند دیگر شهر های مرزی کشور، رشد و پیشرفت نداشته باشند.

به هر روی، به نظر می رسد که خرمشهر و منطقه خوزستان، سالهاست در چنگال بی کفایتی، بی مسوولیتی و بی تدبیری مسوولان اسیر شده است. جا دارد در راستای جمله معروف امام (ره) که فرمود "خرمشهر را خدا آزاد کرد"، دست به دعا برداریم که "خداوندا، خرمشهر را باز هم آزاد کن"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر