۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

افتتاح

پرده اول
چندی پیش در همایشی شرکت کردم که وزیر محترم بهداشت، شخصا برای افتتاح آن زحمت کشیده بود. مراسم افتتاح با سخنرانی یکی از مقامات میانی شروع شد و فکر کنم خانم وزیر نیم ساعتی صبر کرد تا نوبتش بشود. بعد بیانات گهربار ایشان شروع شد و طبیعی است که کلیاتی در باب اهمیت آموزش علوم پزشکی و اینکه حیات جامعه به پزشکان و دست اندرکاران این رشته بسته است، و اینکه جقدر ما نسبت به ابتدای انقلاب پیشرفت کرده ایم و صد البته چقدر راه مانده است و حرف هایی که می شد حتی آنها را از روی متن خواند و خوش صدا تر از خانم وزیر هم حتما پیدا می شود. نمی دانم چرا وقت گرانبهای خانم وزیر به این گونه مراسم می گذرد؟ آیا واقعا کار مهم تر از اینگونه افتتاح ها در این کشور وجود ندارد؟ مطمئن هستم که هیچ کس در آن همایش، نکته جدیدی از سخنان وزیر محترم برداشت نکرد و اصولا چنین کارکردی برای سخنرانی همایش ها مورد انتظار نیست. بعد از افتتاح، خانم وزیر بیش از نیم ساعت را به عکس یادگاری گرفتن با مدیران میانی مجموعه بزرگ وزارت بهداشت گذراند. برای یک لحظه احساس کردم چقدر سرکار خانم وزیر، قابل ترحم است! چرا که این کارکرد را در آمریکا، هنر پیشه ها و افراد مشهور دارند... و وزرا به کار های مهمتری می پردازند! ...

پرده دوم
درست چند روز بعد، مصادف است با سخنرانی جناب دکتر احمدی نزاد، در کنفرانس خلع سلاح در نیویورک. اجلاسی که ظاهرا کشور های دیگر در سطح معاون وزیر خارجه (و نه حتی وزیر خارجه) در آن شرکت کرده اند را ایشان به همراه وزیر خارجه شرکت کرده اند تا شخصا سخنرانیی را "از روی متن" بخوانند. قطعا طنین صدای ایشان منحصر به فرد است، اما آیا واقعا نمی شد این پیام را شخص دیگری تلاوت می کرد؟ آیا ایشان حتی نتوانسته است ایدئولوژی و تفکر خود را به وزیر خارجه خود به طور کامل القاء کند تا بتواند آسوده خیال، در کشور و از پای تلویزیون، شاهد سخنرانی وزیر خارجه اش باشد؟ آیا این چنین به وزیر خارجه اش اعتماد دارد که فرصت صحبت کردن در یک جمع بین المللی را (آنهم افرادی که از سطح وزیر پایین ترند) هم به او نمی دهد؟

پرده سوم
بارها شنیده ایم و دیده ایم که افتتاح یک کارخانه یا مرکز مخابراتی، یا جاده و پالایشگاه ماه ها عقب می افتد تا فلان مقام برای افتتاح آن بیاید! بدتر، دیده می شود که افتتاح حتی زودتر از برنامه انجام می شود و کارخانه، ماه ها پس از افتتاح هنوز به بهره برداری نرسیده است! سهل است؛ در نمازخانه سالن ترانزیت فرودگاه امام خمینی (ره) که وارد می شوی، عکس یک مقام بلند پایه ای بر روی دیوار جلب توجه می کند که این نمازخانه را افتتاح کرده است! آیا نمی شد فرد دیگری این نمازخانه 70 متری را افتتاح کند؟

بی پرده
آقایان! بس کنید! آیا حتما افتتاح ها، و روبان پاره کردن ها باید توسط شما انجام شود؟ چرا افتخار عکس یادگاری را به زیردستان خود عطا نمی کنید؟ چرا اجازه نمی دهید کار های خوب این کشور، به اسم دیگران تمام شود؟ باور کنید در ورای اسم دیگران، نام شما بر تارک این کشور خواهد درخشید. نه تنها برای انجام کارهای خوب، بلکه برای تربیت مدیران میانی که به مرور اعتماد به نفس پیدا می کنند، و دیده می شوند. ابتدا از پاره کردن یک روبان قرمز یا سخنرانی افتتاحیه یک همایش داخلی شروع می کنند و بعدا ممکن است حتی بتوانند مدیریت پروژه های بزرگ را هم بر عهده داشته باشند... کمی سعه صدر برای مدیریت لازم است. مطمئنم که لازم است...

۳ نظر:

  1. تمام عالم و ادم میگین ایران امریکا رو در این سفر ضربه فنی کرد.اون موقع تو میای میگی چرا رفت!!!!!!!

    پاسخحذف
  2. ضمن تشکر از شما دوست عزیز، البته من خیلی به کشتی وارد نیستم که بدونم کی ضربه فنی کرد و یا نه! اما می دونم که وقتی متن رو ایشون از روی نوشته خوندند، همین کار رو می شد فرد دیگری، حتی آقای افشار یا همین آقای پوریامین انجام بدهد. لازم بود این همه راه را خود رئیس جمهور قدم رنجه کنند؟
    من به اینکه ایشون علاقه داره همه کار ها رو شخصا انجام بده، ایراد دارم، و الا ضربه فنی کردن آمریکا که کار خیلی خوبی هم هست!

    پاسخحذف