۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

تحلیلی بر سخنان مشایی در جمع یاران خورشید

سخنرانی اخیر آقای مشایی در جمع ستاد یاران خورشید واقعا خواندنی است. ایشان در تحلیلی که در رابطه با 12 سال اخیر ارائه می دهد، به قدرت رسیدن احمدی نژاد را حاصل این می داند که اصلاح طلبان حرف جدیدی برای مردم نداشتند و اصولگرایان نیز، و احمدی نژاد با بیان شعار های آبادگرانی، رای مردم را به خود جلب کرد. اما نکات دیگری هم در این سخنرانی هست که به آنها اشاره می کنم:
  • بیان و القای این نکته که رهبر انقلاب از پشتیبانی عمومی و مردمی برخوردار نیست، بلکه این آقای هاشمی است که چنین اقبالی دارد. آقای هاشمی قصد داشت از این عدم اقبال برای تغییر شیوه اداره کشور استفاده کند که موفق نشد.
آقاي هاشمي مايل بود از پشتيباني عمومي و مردمي براي فشار بر رهبري استفاده كند تا مشي رهبري در اداره امور كشور تغيير كرده و آنچه كه آنها مايل بودند، اتفاق بيفتد.
ایشان هوشمندانه سعی می کند اعتراضات را، اعتراض به رهبری قلمداد کند و این بار به جای آنکه احمدی نژاد را در مقابل هاشمی قرار دهد، آقای خامنه ای را در مقابل هاشمی قرار دهد و از رهبر به عنوان سپری برای احمدی نژاد استفاده کند.
البته ایشان توضیح نمی دهد که چرا آقای هاشمی موفق نشد، اما این سوال هم باقی می ماند که اگر واقعا خواست عمومی، شیوه دیگری را برای اداره کشور بپسندد، آیا نباید مشی اداره کشور عوض شود؟ اگر رهبر انقلاب - به درستی - اعلام می کند که "جمهوریت" نظام، عین "اسلامیت" نظام است، چرا نباید مشی اداره کشور بر اساس خواست مردم عوض شود؟
  • برای من واقعا جالب است بدانم منبع و منشأ این ادعا چیست؟ :
ایران هم اکنون در زمره 10 کشور اول دنیا است.
آیا مطالعه ای در این زمینه صورت گرفته و کشور ها رتبه بندی شده اند؟ در این صورت، ملاک های رده بندی چه بوده است؟ روش بررسی و امتیاز دهی چه بوده؟ اسامی و امتیاز 9 کشور دیگر برتر دنیا چیست؟ نه اینکه خدای نکرده بخواهم دستاوردهای دولت نهم را زیر سوال ببرم، بلکه در جهت بهبود رتبه بین المللی، حتما باید آحاد مردم، تصمیم گیران و فعالان اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، ملاک های مزبور را به صورت دقیق بدانند تا همه نیروها را در آن راستا بسیج کنند! اگر هم خدای نکرده این ادعا بدون تحقیق میدانی و بدون ملاک مشخص است، و فقط بر اساس ادعا است، خیلی خطرناک است! چون ممکن است اصلاح طلبان هم ادعا کنند ایران قبل از دولت نهم، جزو 5 کشور برتر دنیا بوده و در این دولت، 5 رتبه سقوط هم داشته است!
  • شما هم در این دو جمله تناقض می بینید؟:
جمله اول:
رییس دفتر رییس جمهور خطاب به اعضای ستاد یاران خورشید گفت: ... این در حالی است که همه نظر سنجی ها، حاکی از آن بود که احمدی نژاد شاگرد اول است و شاگرد دوم هم ندارد ... تمام نظر سنجی های بین المللی هم حکایت از پیروزی قاطع احمدی نژاد دارد پیروزی بدون رقیب
و فرمایش دوم:
مشایی ادامه داد: این حق یک کاندیدا است که تبلیغ کند اما اینکه می گویند پیروزی قطعی است، چگونه به این نکته رسیده اند؟ چگونه به این قطعیت حرف می زنند؟ معنایش این است که فرآیند، فرآیند درستی نیست ...
  • نکته جالب؛ دروغ بزرگ، زیر سوال بردن آمار های دولت است:
به قول گوبلز، دروغ بزرگ قابل باور است. دروغ بزرگ همین بود که حرف ها و عملکرد های دولت، آمار و ارقام زیر سوال برود.
  • در کنار ادعای سازمان یافته بودن وقایع پس از انتخابات، ایشان اعتراضات را به "رهبری" و نه "نتیجه انتخابات" که همان احمدی نژاد است، بر می گرداند:
اینکه شکست خوردگان در انتخابات، عده ای را بسیج کرده و به خیابان ها بفرستند و به ارکان نظام مانند رهبری توهین کنند، کار درستی نیست؛ چرا که رهبری در نظام ما مقدس است. فرِایند روزهای قبل از انتخابات و نیز تحولات پس از آن، از یک هماهنگی وسیع و یک طراحی گسترده و مشارکت تعداد قابل ملاحظه ای از نخبگان سیاسی و مذهبی که مبنا را برای رفراندوم در ایران گذاشته بودند حکایت می کند.
سوال این است که حتی اگر بپذیریم که مردم برای آمدن به خیابان ها بسیج شده بودند، بفرمایید دقیقا چه توهینی به رهبری صورت گرفت؟ یا اینکه سعی می کنید اعتراض مردم به نتایج انتخابات را، که می تواند اعتراض به وزارت کشور تلقی شود، سریعا به "توهین به رهبری" تبدیل کنید تا بتوانید به راحتی آن را محکوم کنید و در سایه آن، از پاسخگویی فرار کنید؟

۲ نظر:

  1. حق با مشايي بود. اگر کسي بگويد تلقي هاشمي چنين است آيا نظر خودش را بيان کرده است؟ و آيا واقعا قدرتي که بيشتر توان سياست خارجي نظام هاي استکباري را به خود مشغول کرده حقيقتا يک قدرت نيست؟
    اگر کور يا کر هستيد و شعار هاي حضرات سبز بر ضد رهبري را نمي بينيد و نمي شنويد مشکل از خود تان است.
    در پايان اينکه اگر واقعا موسي وار باشيد در جهان تنها خواهيد ماند و اگر فرعون باشيد همه فرعون هاي عالم و فرمانرويان مستکبر دنيا از شما حمايت خواهند کرد. حال فرعون وار هستيد يا موسي وار؟

    پاسخحذف
  2. دوست عزیز! من یک عصبانیتی را در سخنان شما احساس می کنم و تا جایی که یادم هست، همیشه آدم های بی منطق "عصبانی" می شوند؛ والا منطقی بودن نیاز به عصبانیت ندارد. در این وبلاگ سعی می کنم عقلانی برخورد کنم. مستقل از اینکه در مورد چه کسی حرف می زنیم، این استدلال شما از نظر عقلی ایراد دارد: "و آيا واقعا قدرتي که بيشتر توان سياست خارجي نظام هاي استکباري را به خود مشغول کرده حقيقتا يک قدرت نيست؟" می دانید چرا؟ چون مثال نقض دارد و مثال نقضش هم همان مثل معروف است: یک دیوانه سنگی را در چاه می اندازد و هزار عاقل نمی توانند آن را در بیاورند.
    البته منظورم این نیست که مشایی (خدای ناکرده) دیوانه است و مستکبرین دنیا، عاقل. بلکه می گویم "استدلال" ایراد دارد.
    موفق باشید.

    پاسخحذف