۱۳۸۸ دی ۴, جمعه

در مورد آقای منتظری - 2

یکی از آفات جامعه ما این است که اتهام زدن به افراد بسیار آسان است. و متاسفانه در این سالهای اخیر، از سوی مسوولین درجه اول مملکتی هم صورت می گیرد؛ جایی که آقای احمدی نژاد به صراحت در مناظره تلویزیونی، اتهاماتی را راجع به چند شهروند دیگر، اگر نگوییم چند تن دیگر از سران کشور، مطرح می کنند و هیچ بازخواست و معاقبه ای از هیچ طرف صورت نمی گیرد. نه به اتهامات افراد مورد اتهام رسیدگی می شود و نه به افترا زننده. (ظاهرا عده ای معتقدند این مساله به مرور زمان حل می شود؛ گو اینکه فعلا نشده است.)

اما جالبتر آن است که اتهام در حوزه های مربوط به ego بسیار بیشتر و شدیدتر است. (حوزه ego را در یادداشت قبلی معرفی کرده ام) مثلا عناوینی از قبیل فریب خورده، بلندگوی دشمن، ساده لوح، نفوذی، لاابالی و غیره، به سادگی به این و آن نسبت داده می شود. خب! برای اتهامات حوزه محتوا، خیلی راحت تر می توان تحقیق و بررسی کرد. فرض کنید گفته شود فلانی در دوره مسوولیتش 300 میلیون تومان گرفته، یا 300 میلیارد تومان در دوره او گم شده، و قص علی هذا. خب اینها را می شود بررسی کرد، برایشان مدارک جمع کرد، شهادت گرفت، دادگاه تشکیل داد، دادستان و کیفرخواست و غیره، اما برای حوزه ego چه؟ باز نفوذی دشمن را می شود احتمالا اثبات کرد. اما بفرمایید چگونه می شود اثبات کرد که شما ساده لوح نیستید؟ شما فریب خورده دشمن نیستید؟ لاابالی نیستید؟ ممکن است بگویید اثبات ادعا بر مدعی است. من که نباید اثبات کنم ساده لوح نیستم! آنها که اتهام می زنند باید اثبات کنند! این درست است، اما وقتی برچسبی به شما خورد، خواه ناخواه این شمایید که باید از خود دفاع کنید. خصوصا اینکه دادگاهی هم بر گزار نمی شود و هر آنچه هست، شمایید و رسانه ای که ندارید و مردمی که گوششان به دهان اتهام زننده ها است. (البته جای شکرش باقی است که یک خدایی هست و یک روز قیامتی و خدا هم جای حق نشسته است)

خصوصا افرادی که در حوزه محتوا، حرفی برای گفتن ندارند، بیشتر به حوزه ego پناه می برند. قبل از آنکه از بپرسی چند تا پالایشگاه ساخته ای، می گوید به حمد خدا، عزت مردم ایران روز به روز بیشتر می شود. وحدت مردم ایران در اوج است! و یا اینکه دیگران را به چیزهایی متهم می کند. مثلا می گوید چرخ های کشور در مسیر توسعه غلط بوده اند و ما داریم این چرخ ها را به مسیر بر می گردانیم. مخالفین ما مغرضند. ببینید خصوصا این جمله آخر را چند بار شنیده اید؟ مشخصا یادم هست که وزیر صنایع در پاسخ کسانی که ادعا کردند صنعت دارد با ظرفیت 40% کار می کند، گفتند این سخنان مغرضان است! خب برادر گرامی! اصلا فرض کن سخن خود شیطان است! شما چرا جواب مستدل نمی دهی؟ اینکه دیگرانی را به نفهمیدن یا قصد و غرض داشتن متهم کنیم، از مواردی است که بحث محتوایی را به بحث ego می کشانیم. اینکه در سخنرانی بگوییم ما باعث شدیم ظهور امام زمان به تعویق نیفتد، بحث محتوایی است یا در حوزه ego سخن رفته است؟ معلوم است که در حوزه ego اظهار نظر کرده است.

یکی از اتهاماتی که به آقای منتظری زده می شد، این بود که ایشان ساده لوح است. بسیار خب! اصلا فرض کنیم که ایشان ساده لوح است. حالا چی؟ از انتقادات ایشان به وضع زندانیان و رشوه و فساد مدیریتی و غیره خوانده ام. آیا در کشور ما رشوه وجود ندارد؟ آیا در کشور ما فساد در لایه های مدیریتی وزارتخانه ها وجود ندارد؟ آیا رهبران کشور بی نیاز از تذکر و موعظه هستند؟ سخنان آقای منتظری یا هر منتقد دیگر یک محتوایی هم ممکن است داشته باشد. آیا اتهام زدن در حوزه ego به منتقدان، پاسخ انتقادات آنها را در حوزه محتوا می دهد؟

۱ نظر:

  1. تو یه مستندی از ایشون دیدم که میگفت من به امام نامه نوشتم که سید مهدی اگر هم مجرم باشد آمر به قتل است و حکم آمر به قتل اعدام نیست .بعد کنجکاو شدم گفتم حتما اونطرف هم حرفهایی داره دیگه . رفتم تو یکی از این سایتها که مدعیه تحلیل جامع و مانع و بیطرفانه (!!!!)از منتظری کرده اونهم در حجمی عظیم . کل این رو ما بالا و پایین کردیم در مورد این هیچ سیاهی در صفحات پیدا نکردم که بابا نه این طرف آمر نبود خود قاتل بود یا نه حکمش اعدام بود و ... . جالبه که اولش میگن طرف ساده لوح بود بعد برای شاخ و برگ دادن اتهامات جدیدتر میزنن . در نهایت اگر خیلی تحلیلی کار کنن دست به یک عمل رایج در جامعه به نام "نیت خوانی " میزنن .

    پاسخحذف