۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه

نفی کمال، نصیحت حاکمان و توقیف

پرده اول
در باب غیبت و توهین، اصطلاحی هست که علما می گویند:

نفی کمال، ایراد ندارد

به چه معنی؟ به این معنی که اگر نداشتن کمالی را در فردی بازگویی کنیم، غیبت محسوب نمی شود، تهمت نیست و خلاصه نه گناه است و نه جرم. مثلا اگر بگویند فلانی، خط خوشی ندارد. این مصداق نفی کمال است. همچنین است اگر بگویند فلانی:

  • خلبانی بلد نیست
  • تخصص جامعه شناسی ندارد
  • نواختن موسیقی نمی داند
  • از روی منطق و حساب و کتاب صحبت نمی کند. احساسی سخن می گوید
  • روی زیبا ندارد. زشترو است
  • خوشرو نیست. ترشرو و عبوس است
همه موارد بالا، حکایت از نفی یک سری کمالات انسانی دارند. نداشتن هیچ کدام از آنها، یک گناه یا جرم محسوب نمی شود. اما اگر بگویند فلانی:
  • حرف ناراست (دروغ) می گوید
  • مال حرام و حلال سرش نمی شود
  • به ناموس مردم احترام نمی گذارد
  • شبیه میمون است
و مواردی از این دست، اینها دیگر نفی کمال نیست. بلکه یا رذیلت هایی است که باید ترک شوند یا دیگر نفی کمال نیست، بلکه اهانت است (مورد میمون). راست گفتن یک کمالی نیست که بشود برایش عذری تراشید. راست گویی یک الزام انسانی و نیز دینی است و ترک آن مجاز نیست. همچنین است دزدی و تجاوز به ناموس مردم و نعوذ بالله ریختن خون مردم

پرده دوم
اینها را گفتم که اشاره کنم بسیاری از مواردی که به عنوان تهمت و افترا و اهانت تلقی می شوند، اصولا چنین نیستند. فرض کنید فردی بگوید رئیس جمهور ایران، دین شناس نیست. خب، دین شناسی مثل خیلی دیگر از علوم، برای خودش علمی است. اینطور نیست که به صرف ادعا، فردی دین شناس بشود؛ یا مثلا کسی که خیلی دوست دارد و علاقه دارد که دین شناس بشود را "دین شناس" بدانیم. این همه مراجع و علما، با تلاش های سنگین و طاقت فرسا به مراحلی می رسند و عده ای از آنها بار هم جرأت نمی کنند بگویند دین شناس هستند. پس "دین شناسی" یک کمال است که نداشتن آن هم یک گناه محسوب نمی شود. مثل خلبانی و جامعه شناسی و دکترای ترافیک. لذا نفر دین شناسی فردی، حتی اگر آن فرد رئیس جمهور باشد، یک گناه و یا جرم نمی تواند محسوب شود. همینطور است اگر کسی بگوید فلانی روی زیبایی ندارد. این هم جرم نیست.

پرده سوم
گفته شد که نفی کمال، ایرادی ندارد. اما در مورد افرادی که در سطوح عالی مدیریتی یک کشور کار می کنند و طبیعتا ادعای توانایی مدیریت را هم دارند، و علی القاعده باید دارای بسیاری از کمالات باشند که معمولا دیگر مردم انها را ندارند، و باید بسیاری از نقایصی که اغلب مردم دارند را نداشته باشند، حتی شاید بتوان گفت که نفی کمال این دسته از مدیران رده بالا، واجب است! یعنی اگر کمالاتی در انها پیدا نمی شود، باید که در ملا عام و در جراید و روزنامه ها گفته شود تا آن مدیران نسبت به تدارک و جبران آن برآیند و در طی فرآیندی چندین ساله، افرادی به سمت های بالا دست بیابند که مدارج و مدارک بالاتری را دست یافته اند. بسیاری از علما حتی عقیده دارند که غیبت حاکمان - چه حاکمان عادل و چه حاکمان جایر - جایز است. چه بسا بشود گفت اگر مطبوعات و رسانه ها، نسبت به حاکمان و دولتمردان افشاگری نکنند، لاجرم آن حاکمان دچار فساد می شوند.

لذا نه تنها نفی کمال حاکمان ایرادی ندارد، بلکه بسیاری از علما (نه عوام) معتقدند حتی غیبت حاکمان هم جایز و بلکه لازم است. معصومین (ع) هم نصیحت مردم به حاکمان را از حقوق حاکمان و از وظایف مردم تلقی می کنند. (رجوع کنید مثلا به اینجا) بدیهی است که نصیحت کمی تا قسمتی ناگوار است. کیست که از ایراد و عیبجویی و نصیحت زیردستانش خوشحال شود؟

بی پرده
سایت آینده نیوز، یکی از سایت های خبری که اخیرا توقیف شده است، ظاهرا به دلیل نوشن مطلبی (اصل مطلب و خبر توقیف) بسته شده است که در آن ذکر شده بود که رئیس جمهور محترم، در این چند سال آن چنان سرش شلوغ بوده است که فرصت دین پژوهی نداشته است و چون قبل از آن هم "دین شناس" نبوده، پس بعید است در این چند سال "دین شناس" شده باشد. پس از این توضیحات، نویسنده درخواست کرده بود که آقای احمدی نژاد دیگر در مورد مسایل دینی اظهار نظر نکنند.

با توضیحات بالا، آیا نویسنده آن متن جز "نفی کمال" در مورد آقای احمدی نژاد، کار دیگری هم کرده است؟ آیا "نفی کمال" ایراد دارد؟

در نوشته دیگری گفته بودم که باید برای فیلتر و توقفی سایت ها، قوانینی مدون کرد. حال، روی سخنم به افرادی است که بدون وجود قانون مدون و به صرف "احساس" توهین به مقام دوم کشور، یک سایت را توقیف کرده اند. آیا اطلاع دارید که به نظر می رسد، قانونا و شرعا جرمی به وقوع نپیوسته است؟ آیا توصیه به عدم ورود در مسایل مورد تخصص، اشکالی دارد؟ آیا صرف چیزهایی که ممکن است رئیس جمهور محترم نپسندند، اهانت محسوب می شود؟ آیا اگر به یک مجتهد جامع الشرایط گفته شود در مسایل مربوط به فناوری تک یاخته ای یا فیزیک هسته ای اظهار نظر نکند، ایراد دارد؟ آیا این مورد هم از همان قبیل نیست؟ چرا اینها را جزو نصیحت مردم بر حاکمان تلقی نمی کنید که از حقوق حاکمان بر مردم می باشد؟

۱ نظر:

  1. سلام
    در تلاشیم تا یک نشریه ای در دانشگاه(شهید چمران) راه بیندازیم
    به اسم راهبرد فرهنگ
    با مسولیت امور فرهنگی دانشگاه که یک آدم حزب اللهی ولی خوش ذوقی است به اسم آقای چکشیان
    هدف این است که این نشریه یک وزن قابل توجهی داشته باشد و نگاه نو و منفاوتی و قابل تاملی را بیان کند و مخاطبان آ« هم طیف نخبه و خاصی از جامعه دانشگاهی باشند.
    بنده را هم قابل دانسته اند به عنوان عضو شورای نویسندگانش
    با توجه به بضاعت شما خواستم افتخار بدهید پیرامون مطالب این نشریه همکاری و یا راهنمایی داشته باشید.
    :یکی از این موضوع ها به شرح زیر است

    :در آمدی بر توزیع نخبگان علمی در کشور - مدیریت استعدادها

    الف. شرح مساله و بیان وضعیت مصاحبه و نظرسنجی و غیره
    ب. بررسی مقایسه ای کشورهای جهان
    ج . پیامدهای ادامه وضع موجود
    د : نتیجه گیری

    نظرتان را به بنده اعلام کنید .و اینکه آیا می توانید در زمینه بالا یا در هر زمینه ملی فرهنگی علمی مذهبی ربوط است قلم بزنید یا افرادی را که توانمند هستند معرفی کنید؟.
    ممنون می شوم.
    ایام به کام
    پاسخ را به ایمیل بنده ارسال کنید
    puladgar@gmail.com

    پاسخحذف