۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه

لعن و نفرین و مرگ بر...

یکی از ایراداتی که به شیعه گرفته می شود، این است که چرا لعن و نفرین دارد؟ چرا در زیارت عاشورا، از اولین ظلم کننده به حق محمد و آل محمد (ص) تا یزید و شمر و عمر سعد مورد لعن قرار می گیرند؟ چرا باید مرگ فرستاد؟ چرا باید عذاب الهی برای کسی درخواست نمود؟ چرا رحمت الهی را برای آنان نخواهیم؟ چرا اصولا مرگ و نفرین، و خشونت، و نفرت؟ (برخی بر همین مبنا، حتی تا آنجا پیش رفته اند که سند زیارت عاشورا را هم زیر سوال برده اند، که البته اشتباه می کنند.)

توضیح این است که دستگاه خداوندی حساب و کتاب دارد. اینطور نیست که هر فردی، دیگری را لعن و نفرین کند و خدا تنها به واسطه لعن، او را جهنمی کند یا حتی کوچکترین عذابی را به خاطر اینکه مورد لعن و نفرین قرار گرفته، وارد نماید. جهنم و بهشت و سعادت و شقاوت هر فرد، تنها به خود او، خواسته او و اعمال او بر می گردد و هیچ کس در عذاب دیگری موثر نیست.

در جایی از قرآن کریم داریم که خداوند تنها دعای افرادی را مستجاب می کند که دعایشان مورد رضایت خداوند متعال باشد.

جز کسی که خداوند به او اذن و اجازه داده باشد و از گفته اش هم راضی باشد
الا من اذن له الرحمن و رضی له قولا

پس اینطور نیست که به صرف لعن و نفرین ما، یزید و معاویه و شمر، مورد عذاب الهی قرار بگیرند. آنان خود به خاطر کرده های خود معذب هستند. آنها خود راه دور شدن از رحمت الهی را برگزیدند و جهنمی شدن، انتخاب خود آنها بود، پس لعن ما تنها به این معنی است که خداوندا! آنان را به خواسته خودشان که همانا دور شدن از رحمت تو بود، برسان. با این تفسیر، لعن دشمنان خدا، جز برائت از آنان چیزی نیست. و زیارت عاشورا هم همین است: اظهار دوستی با اولیاء خدا و اظهار دشمنی با دشمنانشان

من با دوستان شما دوستم و با دشمنانتان، دشمن
انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم

نه تنها لعن و نفرین، بلکه دیگر دعا ها و خواسته ها هم همینطور است. نظام خلقت قوانینی دارد و اگر دعایی بکنیم که با روح حاکم بر هستی، منطبق باشد، در دم مستجاب می شود. اما اگر با حق، با منطق و با عدالت سازگار نباشد، مستجاب نمی شود. رمز مستجاب الدعوه شدن هم به اعتراف عرفا، خواستن آن چیزی است که "می شود"؛ آن را بخواهی که اتفاق خواهد افتاد. در این صورت هر دعایی بکنی، اجابت شده است. اما دعایی که "بیجا" باشد، طبیعتا مستجاب نمی شود. به همین دلیل هم هست که امیر مومنان علی (ع) را سالهای سال بر منابر لعن می کردند، اما اندکی از ارزش و قرب ایشان کم نشد؛ همان که در زبان عامیانه می گوییم:

به دعای گربه سیاهه، بارون نمی آد

مدت زمانی است که جامعه ما دچار تحولاتی شده و هر دسته و گروهی، دیگری را مورد عنایت قرار می دهد و "مرگ بر" می گوید و لعن می فرستد. با توضیحات بالا، مشخص می شود که لعن و نفرین و مرگ، تا جایی که به حق باشد، اثر دارد و الا باد هوا بیش نیست. اگر نفرین کردن ظالمان، مرگ فرستادن بر فتنه گر ها، و لعن دیکتاتور ها حق باشد، در دم مستجاب است. اما اگر به افرادی و اشخاصی لعنت فرستاده شود که خطایی مرتکب نشده اند و مستوجب عذاب الهی نیستند، مصداق رضایتمندی خداوند از آن گفته و سخن ("رضی له قولا") نمی شود، و حداقلش این است که به آن فرد آسیبی نمی رسد.

اما چون مجاز نیستیم به کسی که مستحق آن نیست، "مرگ بر" بفرستیم؛ باید ترسید از اینکه چنین دعاهایی به گوینده باز گردد!

۱ نظر:

  1. سلام!

    در وسایل الشیعه جلد 12 بابی وجود دارد(باب 160) در موضوع تحریم لعن کردن افرادی که مستحق لعن نیستند.
    اولین حدیث این باب از زبان امام صادق بیان شده که میفرمایند : لعن که از زبان لعن کننده خارج میشود، اگر لعن شونده مستحق باشد، بر او وارد میگردد و اگر نباشد، به خود لعن کننده بر میگردد و او سزاوارتر است به این لعن!...

    مشخص است که چرا بعضی از بزرگان به ما سفارش میکردند که فقط دشمنان پیامبر و اهل بیت که خود این ذوات مقدسه آنها را مورد لعن قرارداده اند را لعن کنیم و از بکار بردن این واژه برای دیگران خودداری نماییم!!
    خدا ما را با وظایف بندگی خود آشناتر کند!

    ارادت!

    پاسخحذف