۱۳۸۸ آذر ۱۰, سه‌شنبه

حمل و نقل ریلی آلمان - 1

سیستم حمل و نقل ریلی آلمان یکی از پیشرفته ترین سیستم ها در نوع خودش می باشد. جایی می خواندم که دو زیر ساخت بسیار مهم در توسعه کشور ها، حمل و نقل، و ارتباطات می باشند، که یکی بستر انتقال مسافر و بار، و دیگری بستر انتقال داده ها می باشد. هر زیر ساخت دیگری که نام ببرید، به نوعی به این دو زیر ساخت دیگر وابسته است؛ از بانکداری، کشاورزی، صنعت، آموزش، رسانه و غیره و غیره. مطالعه سیستم حمل و نقل آلمان را با این هدف انجام می دهم که ببینیم و عبرت بگیریم، ببینیم و به جای انکار کردن و ناسزا گفتن، بیاموزیم و عمل کنیم.

اولا باید توضیحی در مورد نحوه توزیع جمعیت در آلمان بدهم. وقتی در هواپیما بر فراز آلمان حرکت می کنی، متوجه دو تفاوت عمده با ایران می شوید؛
  1. آلمان سبز و پر از رودخانه و جنگل است
  2. تقریبا در همه نقاط این کشور، زندگی وجود دارد.
بر خلاف ایران که بین شهر های بزرگ و کوچک آن با ولایت و آبادی بعدی ممکن است کیلومترها فاصله باشد و در این فاصله، هیچ ردی از زندگی یعنی خانه و ساختمان و اینها دیده نشود، در آلمان گویی خانه ها را از بالا بر روی زمین پاشیده اند! هیچ نقطه خالی از سکنه دیده نمی شود. شهرها تنها با تراکم و تمرکز بیشترشان شناخته می شوند. گسترش شهرها کمتر عمودی و بیشتر افقی است؛ و در بسیاری از موارد، مرزهای شهر ها با هم مشخص نیست، قبل از اینکه شهری تمام شود، شهر دیگر شروع می شود.

مشابه این وضعیت را در شمال کشورمان می بینیم. کلا آب و هوای آلمان هم بسیار شبیه شمال کشور است، نسبتا کمتر شرجی است و معمولا هم سردتر. در واقع باید بگویم آب و هوای آلمان شباهت بسیاری به شهر توریستی و زیبای کلاردشت دارد.

حمل و نقل ریلی نقش عمده ای در متصل کردن این شهرهای ریز و درشت به هم ایفا می کند.

فعلا فقط در مورد قطارهای بین شهری آلمان و نه داخل شهری صحبت می کنم. این قطار ها (IC یا ICE) مرتبا در بین مسیرهای تفاوت در رفت و آمدند. شبکه ای بسیار در هم تنیده را در نظر بگیرید که شهرهای بزرگ آلمان را به هم وصل می کند و در بین راه، در ایستگاه های میانی هم توقف دارد؛ که ایستگاه های میانی همان شهرهای کوچکتر هستند. با این شرح، کافیست تصمیم بگیرد از شهری به شهر دیگر سفر کنید. در طول روز شاید ده ها گزینه ریلی مختلف وجود داشته باشد که بتوانید مثلا از شهر هامبورگ در شمال آلمان به دوسلدورف، شهری در غرب آن بروید.

نکته اینجاست که در اکثر موارد، قطار مستقیمی بین دو شهر وجود ندارد. در این صورت، شما باید در یک ایستگاه میانی، قطار را عوض کنید و سوار قطار دیگری بشوید. به این تعویض قطار اصطلاحا می گویند connection (به معنای اتصال). گاه مجبورید تا دو یا سه کانکشن داشته باشید تا به مقصد برسید. اما اغلب مدت زیادی در ایستگاه منتظر قطار بعدی نخواهید بود؛ معمولا حدودا 10 دقیقه و حداکثر 20 دقیقه. آن هم به لطف تعداد قطارهای زیادی است که مرتب در حرکتند. اگر یک قطار کانکشن را از دست بدهید، اغلب می توانید با کمی تاخیر، با قطار بعدی به همان مقصد برسید.

لازمه اینکه شما با چند کانکشن به مقصد برسید، این است که قطارها در زمان های از پیش تعیین شده حرکت کنند، و مهمتر از آن، در زمانهای از پیش گفته شده به ایستگاه های میانی برسند. این اتفاق در اکثر قریب به اتفاق موارد، رخ می دهد. و معجزه به نظر من در اینجاست. البته گاهی هم تاخیر دارند، ولی به گونه ای نیست که شما قطار کانکشن را از دست بدهید. یک بار که در ایستگاه مرکزی فرانکفورت بودم و باید سوار قطاری به طرف هامبورگ می شدم، قطار بعد از 3 دقیقه هنوز حرکت نکرده بود. طبیعی بود که شک کنم آیا سکو را اشتباه نیامده ام! از افرادی که در قطار بودند پرسیدم آیا این قطار به سمت هامبورگ می رود؟ با نگاهی حاکی از نارضایتی و تاسف، سری تکان دادند و گفتند بله، متاسفانه تاخیر دارد! و منظورشان این بود که کار آنقدر خراب شده که قطار 5 دقیقه تاخیر دارد!

خب این سیستم، فرهنگ و این انتظارات برای ما عجیب است. برای مقایسه، در ایران و ر سایت رسمی راه آهن جمهوری اسلامی نوشته شده که افرادی که دو قطار متوالی رزرو می کنند (همان کانکشن)، چنانچه فاصله بین رسیدن قطار اول با حرکت قطار دوم کمتر از سه ساعت باشد، حق هیچگونه اعتراضی را بابت از دست دادن قطار دوم نخواهند داشت!


۲ نظر:

  1. سرعت قطارها در چه حدی است؟

    پاسخحذف
  2. در این مورد بعدا هم خواهم گفت، اما حداکثر 250 کیلومتر در ساعت در قطارهای سریع السیر بین شهری

    پاسخحذف